مهمترین اثر هنری مربوط به لباس در سال ۲۰۲۵ نه شلوار جین چکمهکوتاه کندریک لامار در سوپربول است و نه سرهمی آبی کیتی پری در سفر یک روزه اخیرش به فضا. بلکه ویدیوی «وقتی فکر میکنی بینظیری» اثر بنته لیم، تولیدکننده محتوای هلندی، است و مسلماً محکمترین گواه همگنسازی رو به رشد مد.
این تیکتاک ۱۲ ثانیهای با تصویر زنی بلوند با کت بارانی برنزه و شلوار جین آبی شروع میشود - البته شیک، اما هیچ چیز قابل توجهی ندارد. نکته قابل توجه، حالت چهره اوست: خجالت عمیق و فراوان. شوخی ماجرا این است که لیم دقیقاً همان لباس دوستش را پوشیده است. اما نکته اصلی این است که آنها در اتاقی با دهها اینفلوئنسر هستند - همه با لباسهای یکسان.
در سال ۲۰۲۵، سبک ما هرگز تا این حد شبیه به هم نبوده است. کافیست در اینستاگرام اسکرول کنید یا در مرکز شهر قدم بزنید، احتمالاً خیلی طول نخواهد کشید که با جدیدترین رژه لباسهای «مد روز» در اینترنت مواجه شوید. آدیداس سامباس، مزون مارگیلا تابیس، ژاکت روسری گلدوزی شده توتم - که همگی زمانی نشانگر یک زاویه دید منحصر به فرد بودند - اکنون به جریان اصلی نفوذ کرده و به اندازه یک هوندا سیویک رایج شدهاند.
اما آیا دلیل اینکه همه ما لباس یکسان میپوشیم به سادگی اعتیاد موذیانه ما به رسانههای اجتماعی است؟ مطمئناً، به این سادگی نیست. اگرچه غیرقابل انکار است که الگوریتمهای ما در حال تنظیم فیدهای ما هستند، اما مد همچنان اساساً در مورد هویت و جامعه است. بنابراین انتخاب ما برای داشتن ظاهری تقریباً یکسان - چه از روی وظیفهشناسی و چه غیر از آن - چه چیزی را در مورد ما میگوید؟ در زیر، مد چند نظریه ممکن را تجزیه و تحلیل میکند.
با وجود تمام آسیبهایی که رسانههای اجتماعی ایجاد میکنند، یکی از بزرگترین پیروزیهای آنها دموکراتیزه کردن مد بود. در واقع، طراحان و نشریات قدیمی دیگر تنها داوران سلیقه نیستند - امروز، آنها بخشی از یک اکوسیستم سبک بزرگتر هستند. با این حال، چیزی که هیچ کس پیشبینی نمیکرد این بود که با پیوستن صداهای بیشتر به گفتگو، گفتگو متنوعتر نشد، بلکه شبیهتر شد.
به آن فکر کنید: همه ما در حال مرور فیدهای یکسان هستیم، ویدیوهای یکسانی را تماشا میکنیم، میمهای یکسانی را ذخیره میکنیم. طبیعتاً، هنگام لباس پوشیدن از یک کتاب راهنما استفاده میکنیم. سیل ریز-روندها - یا "هستههای" - تحت رهبری تیکتاک در اوایل دهه 2020 نیز کمکی نکرد. اگرچه هدف اصلی آنها (به طرز طعنهآمیزی) ترویج جایگاههای خاصتر و فردیت برند بود، اما چرخه آشفتهای از برتری ایجاد کرد که نه تنها منجر به فرسودگی روند فعلی شد که همه ما با آن روبرو هستیم، بلکه باعث شد که ما بیش از هر زمان دیگری شبیه به هم لباس بپوشیم.
گول خوردن یا نخوردن - برای بسیاری، این به ندرت یک سوال است. با بحران هزینههای زندگی و آغاز رکود جهانی، تعداد بسیار کمی میتوانند 5000 دلار برای خرید کیف «مد روز» هزینه کنند. در عوض، پیدا کردن یک جایگزین فست فشن به یک افتخار تبدیل شده است، شبیه به لاف زدن در مورد اینکه چیزی را در حراج فوقالعاده خریدهاند یا اینکه لباسشان جیب دارد.
اما در حالی که فرهنگ گول خوردن بدون شک سبک را برای توده مردم قابل دسترستر کرده است، آن را یکنواختتر نیز کرده است. ذاتاً، کپیها روندها را بر سبک شخصی اولویت میدهند. تمرکز بر «به دست آوردن ظاهر» و قرار گرفتن در یک زیباییشناسی خاص است تا اینکه بر دیدگاه مد منحصر به فرد خود تمرکز کنند. اگر میلیونها نفر همان اسکیمز 20 دلاری تقلبی را بخرند، مطمئناً متوجه یکنواختی خواهیم شد. و همه ما فقط کپی را نمیخریم - ما این کار را سریع و همزمان انجام میدهیم. آنچه را که در قیمت مناسب به دست میآوریم، در فردیت از دست میدهیم.
در نهایت، حقیقت سادهای که پشت لباسهای یکسان همه ما وجود دارد این است که میخواهیم شبیه هم به نظر برسیم. چرا؟ چون در سال ۲۰۲۵، حس تعلق به جمع در حال از بین رفتن است.
مد، در اساسیترین شکل خود، درباره هویت، ارتباط و اجتماع است. نحوه انتخاب لباسهایمان، نحوه انتخاب ما برای حرکت در جهان است. لباس میتواند آنچه را که میخواهیم منتقل کند و آنچه را که نمیخواهیم پنهان کند و جایی را که به آن تعلق داریم، منتشر کند. انسانها نیاز ذاتی به تعلق دارند - چه یک طبقه اجتماعی باشد و چه یک خرده فرهنگ، ما حیواناتی گلهدار هستیم که از نظر بیولوژیکی در یک گروه احساس امنیت بیشتری میکنیم (شکار، جمعآوری، همه آن موسیقیهای جاز).
آخرین باری که واقعاً احساس تعلق کردید کی بود؟ آنلاین بود؟ شاید. اما ما در حال تجربه یک اضافه بار دیجیتال بسیار واقعی هستیم که با قطع ارتباط در زندگی واقعی روبرو میشود. با گذراندن زمان زیاد در یک دنیای پیکسلی، ما روابط حضوری خود را به خوبی توسعه نمیدهیم. ممکن است دوستانتان به لطف استوری اینستاگرام شما ببینند که برای شام به یک رستوران جدید شیک رفتهاید، اما آنها نمیدانند که ساعت ۱ بامداد دچار حمله پانیک شدهاید.
ما همچنین در حال تجربه انزوای شهری بیسابقهای هستیم. فرسایش مکان سوم - یک نقطه خنثی که مردم میتوانند در آن معاشرت کنند - قبلاً به خوبی مستند شده است، اما ارزش تکرار دارد. دیگر جایی برای «آویختن» وجود ندارد. دفاتر خالی هستند، کافیشاپها مناطق کاری آرامی هستند، فضاهای عمومی به شدت با کمبود بودجه مواجه هستند و در حال دست و پا زدن هستند. تازه، ظهور فردگرایی بیش از حد، فرهنگ کار فشرده، فرسودگی شغلی، معرفی «دوستان» هوش مصنوعی و موارد دیگر را هم که دیگر نگوییم. جای تعجب نیست که ما با یک بحران هویت جمعی مواجه هستیم.
خب، چطور جلوی این گلوله برفیِ مربوط به لباس رو بگیریم؟ از همین اول، از لایک کردن ویدیوهای تیکتاک که با «دختر، امسال بهار چی بپوشیم؟» شروع میشن دست بردارید، چون این دستور پخت یکنواختیست. شاید وقتش رسیده باشه که یه گفتگوی رک و راست با خودتون داشته باشید. آیا واقعاً میخواید از بقیه متمایز باشید؟ اگه جواب نهست، کاملاً درسته. همه ما سلیقههای متفاوتی داریم، و حتی ماکسیمالیستترین خوشپوشها هم وقتهایی هستن که میخوان توی هودیهاشون قایم بشن.
این چیزای اینترنتی رو یه بوفه شیک در نظر بگیرید - جایی که میتونید با فراغ بال و بدون فشار آوردن به خودتون برای گذاشتن همه چیز توی بشقابتون، ازشون استفاده کنید. اگه آدیداس سامبا چشماتون رو اذیت میکنه، نپوشیدشون! اگه با یه شلوار جین فاق بلند راحتتر از یه شلوار فاق کوتاه هستید، بهشون بگید «سیونارا». اگه لباسهای بیرونی آریتزیا رو دوست ندارید - خب، یه کم عجیبه چون اونا کتهای فوقالعادهای میسازن و کلی تنوع دارن، اما از بحث اصلی دور شدم - لازم نیست پولتون رو خرج کنید. تقلید شاید صادقانهترین شکل چاپلوسی باشد، اما حتی شباهت هم محدودیتهای خودش را دارد.
https://fashionmagazine.com/style/why-are-we-dressing-the-same/