تقریباً دو سال بود که دنبال همان لباس Stine Goya میگشتم. آن را نهنگ سفید خودم یا به عبارت مناسبتر، همان لباسی که در حراج انحلال Nordstrom Canada (روحش شاد) از دستم رفت، در نظر بگیرید. کالای مورد نظر، لباس گلدار سهبعدی Elena از مجموعه بهار ۲۰۲۳ این برند دانمارکی بود. این لباس مشکی کوچک که با گلهای سهبعدی پر زرق و برق به رنگهای آبی نیلی و سبز پستهای تزئین شده بود، شبیه کلاه شنای دهه ۶۰ با سوراخهای بازو بود. بعد از سالها پشیمانی و چندین هشدار گوگل، بالاخره آن را در The RealReal پیدا کردم - و با ۵۰ درصد تخفیف، نه کمتر. اما بعد اتفاق خندهداری افتاد. وقتی انگشتانم برای پیدا کردن دکمه «همین حالا بخرید» تقلا میکردند، مردد شدم. با نگاه به شکل مثلثی لباس و تزئینات حجیم آن، از خودم پرسیدم: «آیا به من میآید؟»
البته، خوشفرم بودن یک لباس بسیار سلیقهای است. برای اکثر افراد، یک لباس مکمل، لباسی است که به بدن شما کمک میکند تا در «بهترین حالت» خود به نظر برسد - کمرتان در باریکترین حالت، پاهایتان در بلندترین حالت، باسنتان در کوچکترین حالت (یا بزرگترین؟ یا گردترین؟ اما نه خیلی گرد؟ ما نمیتوانیم با آن کنار بیاییم). اما، به طور فزایندهای، لباسهای لاغرکننده با سبک تلفیق میشوند.
به وسواس ما نسبت به اوزمپیک، موفقیت اسکیمز کیم کی و تجدید حیات مد Y2K فکر کنید. یکی را با دیگری یکی دانستن اشتباه است - اشتباهی که من هم در آن مقصرم. در اصل، مد به عنوان شکلی عمیق از بیان شخصی عمل میکند - وسیلهای فوری و شیوا برای انتقال هویت، خلق و خو و احساسات فرد از طریق زبان ظریف ظاهر. یک لباس به تجلی بیرونی یک روایت صمیمی تبدیل میشود، جایی که رنگ، بافت و طرح چیزی را بیان میکنند که کلمات اغلب نمیتوانند.
پس وقتی پیام اصلی که میخواهیم بیان کنیم، پیام لاغری است، چه چیزی به جهان میگوییم؟ و اگر لباسها صرفاً راه دیگری برای مطابقت با انتظارات جامعه هستند، آیا واقعاً میتوانید بگویید که برای خودتان لباس میپوشید؟
برای اینکه بتوانیم خودمان را از این انتظارات سفت و سخت اجتماعی از بدنهایمان رها کنیم، باید جایی برای لباسهای نامناسب در کمد لباسهایمان وجود داشته باشد. لباسهایی که مثل چادر سیرک دو سولی پف میکنند. لباسهایی که چینها و سایر جزئیات حجیم را مستقیماً روی باسن ما قرار میدهند. لباسهایی که با پرها، مهرهها و تکهدوزیهایی که به خاطر حجم، حجم اضافه میکنند، متورم شدهاند. یا شاید، شادی به خاطر شادی.
لباسهای نامناسب شما را آزاد میکنند.
خوشبختانه، طراحان زیادی هستند که در زمینه لباسهای نامناسب پیشرو هستند: برندهای اسکاندیناوی از جمله گانی، با تاپ کراواتی پرطرفدار با آستینهای پفی و پیراهنهای گشاد، و گویا، که در بیانیه طراحیاش، رنگ را به عنوان هسته خلاقیت خود و زبانی مختص به خود معرفی میکند. از این رو، او با این ایده که رنگ مشکی شیکترین (یا جذابترین) رنگ است، موافق نیست. او از طریق ایمیل میگوید: «این یک دیدگاه بسیار سنتی است. وقتی طراحی میکنم، نگران مفهوم لاغری یا پنهانکاری نیستم. من بیشتر به خلق قطعاتی علاقه دارم که سبک شخصی را ستایش میکنند. و برای من، رنگ فراتر از کوچکتر نشان دادن افراد است؛ بلکه به معنای دیده شدن و قدرتمند شدن آنهاست.»
همچنین طراحان پیشگام کانادایی مانند لومو استرانو، دوریان هو و تریستان رِهِل در این گفتگو پیشرو هستند. آنها از طرحهای کروی جسورانه و پارچههای حجیم استقبال میکنند، در حالی که به ویژه رِهِل، تزئینات عجیب و غریبی - مانند روبانهای بزرگ روی لباسها و لبههای الهام گرفته از دکتر سوس روی تاپهای پلیسه - اضافه میکند که نیاز به اشغال فضا دارند. اما متقاعد کردن مصرفکنندگانی که به آنها آموخته شده لاغری را بر بیان شخصی ترجیح دهند، چالش برانگیز است.
کنزی ولچ، آرایشگر پشت @stylingwithkenzie و تغییر چهرههای پرطرفدار به سبک «چه چیزی را نباید پوشید» در تیکتاک، توضیح میدهد: «هر مشتری، چه مرد و چه زن، با ناامنیهایی که در مورد بدن خود با آن مواجه است، به من مراجعه میکند. اما من دوست دارم با طرز فکر تغییر از درون به استایل نزدیک شوم. به جای تلاش برای پنهان کردن یک «نقص»، ما با هم کار میکنیم تا آن را بپذیریم و اجازه ندهیم که مانع از پوشیدن چیزی شود که آنها را خوشحال میکند.»
بر اساس این فلسفه، اولین چیزی که ولچ هنگام کار با یک مشتری جدید در نظر میگیرد، «جوهر یا انرژی» فردی است که به او کمک میکند. و آخرین مورد؟ نوع بدن او. او میگوید: «لاغرتر به نظر رسیدن هرگز هدفی نیست که در مورد آن بحث کنیم. استایل به معنای ورود به اتاق و لاغرترین بودن نیست. استایل به معنای پوشیدن لباسی است که به طور واقعی بیانگر شخصیت شما به عنوان یک شخص باشد.» برای بسیاری، گفتن این حرف آسانتر از انجام دادن آن است. دلیلش این است که رسانههایی که مصرف میکنیم و جامعهای که در آن شرکت میکنیم، ما را مجبور میکنند هر بخشی از بدن خود را که با ایدهآلهای بسیار خاصی مطابقت ندارد، پنهان، دستکاری و بپوشانیم.
می فریدمن، استاد دانشکده مد و مددکاری اجتماعی دانشگاه متروپولیتن تورنتو، خاطرنشان میکند: «اول و مهمتر از همه، «چاپلوسی» همیشه یک حسن تعبیر برای لاغری خواهد بود. ما اساساً قرار است چوبلباسی باشیم و بدنهایمان را ناپدید کنیم.» به عبارت دیگر: لباسهای نامناسب شما را آزاد میکنند. گویا میگوید: «فشار برای لباس پوشیدن به شیوهای چاپلوسانه قطعاً میتواند افراد را از پذیرش سبک واقعی خود باز دارد. وقتی بیش از حد روی آنچه لاغری محسوب میشود تمرکز میکنید، ممکن است لذت آزمایش اشکال، رنگها و قطعاتی را که واقعاً منعکسکننده شخصیت شما هستند، از دست بدهید.»
خب، بله، من آن لباس استین گویا را خریدم. از خودم عصبانی هستم که حتی تردید کردم. سبک من - نه، ارزش من - با میزان باریک به نظر رسیدن کمرم، با ضخامت رانهایم یا با عرض بازوهایم تعریف نمیشود. من برای خودم لباس میپوشم. و اگر میخواهم با گلهای آبی و سبز پیازی پوشیده شوم، باشد. از این گذشته، چاپلوسترین چیزی که میتوانم باشم، خودم هستم.
https://fashionmagazine.com/style/flattering-clothes-personal-style/